۱- عناوین جلسه نهم نوجوان
در قسمت نهم از این برنامهی آموزشی درمانی، به سومین و آخرین بخش مهارتهای اجتماعی یعنی آموزش «نه» گفتن و جرات ورزی پرداختیم. ابتدا جرات ورزی را تعریف کردیم و پیامدهای منفی نداشتن مهارت جراتمندی را شرح دادیم. سپس گامهای اساسی مهارت «نه» گفتن و جراتمندی را برشمردیم. تفاوت رفتار جراتمندانه با رفتار انفعالی و پرخاشگرانه را توضیح دادیم و در آخر راهکارهایی برای ابراز جراتمندانهی نه گفتن با مثال آموزش دادیم.
۲- بخش سوم مهارتهای اجتماعی: آموزش «نه» گفتن و جرات ورزی
جراتمندی، یک رفتار مثبت، مستقیم و مودبانه است. افراد جراتمند، میتونن آزادانه و بدون هیچ تردید و دودلی دربارهی افکار و احساسات خودشون در حضور جمع صحبت کنن. میتونن بدون پایمال کردن حقوق دیگران، ابراز وجود کنن. دارای قاطعیت و مهارت نه گفتن هستن یعنی اراده، اقتدار و پافشاری روی خواستهی خودشون دارن و توانایی مخالفت با دیگران دارن. بدون پرخاشگری تلاش میکنن افکار و احساسات خود را صریح بیان کنن.
مثلا فرض کنید در جمع دوستانتون هستید و همه دارن دربارهی فیلمی اظهار نظر میکنن و نظر شما با جمع مخالفه، با گفتن این جمله جراتمندانه ابراز وجود میکنید: « من با تمام احترامی که برای شما قائلم با نظرتون درباره این فیلم مخالفم.»
در روابط اجتماعی، ما سه نوع سبک ارتباطی داریم:
۱- پرخاشگرانه
۲-جراتمند
۳-منفعلانه
سبک ارتباطی جراتمند، حد وسط و تعادل سبکهای ارتباطی پرخاشگرانه و منفعلانه است.
برای اینکه فرق جرات ورزی رو با رفتار انفعالی و پرخاشگرانه بهتر متوجه بشید، چند تا مثال میزنیم:
مثال ۱- فرض کنید شما توی یک صف هستین و فردی میاد جلوی شما و میگه من عجله دارم. اجازه میدید زودتر از شما خرید کنم؟
پاسخ انفعالی: خیلی خوب
پاسخ پرخاشگرانه: آهای! می خوای چیکار کنی؟ برو آخر صف
پاسخ همراه با جرات ورزی: متاسفم نمیتونم. من هم عجله دارم
مثال ۲- یکی از همکلاسیها از شما جزوه درسیتون رو برای شب امتحان میخواد
پاسخ انفعالی: من خودم نیاز دارم ولی باشه
پاسخ پرخاشگرانه: خیلی پررو هستی که شب امتحان چنین تقاضایی میکنی. فراموشش کن.
پاسخ همراه با جرات ورزی: خوشحال میشدم بهت کمک کنم. از قبل برای مطالعه شب امتحان برنامه ریزی کردم. ای کاش زودتر میگفتی
وقتی جرات مندی توی روابط اجتماعی نباشه اضطراب و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی بیشتر میشه که این خودش باعث از دست دادن فرصتهای زیادی تو زندگی اونها میشه. مثلا وقتی علاقه دارن توی یک تیم ورزشی شرکت کنن ولی نمیرن از مسئول ثبت نام اعضای تیم درباره شرایط عضویت سوال کنن، این شانس رو از خودشون میگیرن. علاوه بر این وقتی این افراد نمیتونن احساسات مثبت و منفیشون رو به دیگران ابراز کنن، دو تا مشکل پیش میاد: یکی اینکه افراد مقابلشون از احساسات و خواستههای اونها مطلع نمیشن و نمیتونن اقدامی در جهت اون انجام بدن. یکی هم اینکه جایگاه خودشون رو در بین اطرافیان و جمع دوستان پایینتر میارن و کمتر توسط دوستان دیده میشن که این خودش باعث تکرار سیکل معیوب افکار و احساسات منفی و رفتار اجتناب میشه.
یادتون باشه جراتمندی و رفتار قاطعانه به معنای گستاخی و پرخاشگری نیست و باید خیلی با آرامش و بدون توهین به کسی خواستهی خودتون رو مطرح کنین. چیزی که خیلی مهمه اینکه جراتمندی یک انتخابه. ما نباید برای همه به یک شیوه رفتار کنیم. بسته به نوع رابطه و احترامی که برای طرف قائلیم، شکل جراتمندی متفاوت میشه. مثلا لازم نیست با راننده تاکسی که کرایه اضافیتر میخواد یا فروشنده لوازم تحریری که داره گرون فروشی میکنه همدلی کنیم، ولی با پدرمون یا دوست صمیمیمون که از ما درخواستی داره و نمیتونیم انجامش بدیم باید با زبون نرم تر و همدلی بیشتر برخورد کنیم.
برای همهی ما موقعیتهایی پیش میاد که به دلایل مختلف نمیتونیم به درخواست کسی مستقیم جواب رد بدیم و «نه» بگیم، مثلا ممکنه اون فرد بزرگتر از ما باشه و برای اون احترام زیادی قائل باشیم یا دوست نزدیکی باشه که نمیخوایم با نه گفتن اون رو ناراحت کنیم. این موقعیتها تا حدودی طبیعیه ولی اگه زیاد تکرار بشن و احساس کنیم در اکثر مواقع نمیتونیم در مقابل درخواستهای دیگران نه بگیم، برای ما مشکل ایجاد میشه. افرادی که توانایی «نه» گفتن ندارند، همیشه با دیگران موافقت میکنند و خواستههای خودشون رو مطرح نمیکنن ولی خواستههای دیگران رو به راحتی میپذیرن. احتمالا خودشون هم از این موضوع ناراحت هستن و فشار زیادی تحمل میکنن.
برای اینکه مهارت «نه» گفتن پیدا کنیم اول باید باورهای رایجی که دربارهی نه گفتن وجود داره رو بشناسیم. همهی ما از کودکی یاد گرفتیم که دیگران رو از خودمون همیشه راضی نگه داریم این ویژگی توی اضطراب اجتماعی خیلی پررنگ تره و اینکه خوب نیست کسی خواستههای خودش رو برتر از خواستههای دیگران بدونه یا اگه کسی ما رو ناراحت کرد هیچی بهش نگیم و اگه ادامه داد ارتباطمون و باهاش قطع کنیم.
وقتی کسی چیزی از ما میخواد یه عالمه فکر و هیجان مختلف سراغ ما میاد: نکنه دوستیاش و با من قطع کنه! نکنه رابطهمون به کل قطع بشه! نکنه... نکنه... نکنه...
روشهای مختلفی برای ابراز نه گفتن وجود داره مثل:
۱- صرفا گفتن «نه» یا نه متشکرم ( که بیشتر برای افراد غریبه به کار میره)
۲- گفتن «نه» همراه با توضیح: نه متشکرم. روحیهام با اینجور مهمونیا سازگار نیست. ( برای دوستان)
۳- قرار دادن «نه» بعد از یک جملهی مثبت : خیلی دوست دارم بیام ولی متاسفانه امشب باید خونه باشم و نمیتونم. ( برای افراد نزدیکتر و دوستان صمیمی)
فرض کنید به یک مهمانی میشیم ولی واقعا دوست نداریم در اون مهمانی شرکت کنیم، باید توانایی این رو داشته باشیم که خیلی قاطعانه و با آرامش و به دور از پرخاشگری، نه بگیم ولی ممکنه به طور منفعلانه این تقاضا رو قبول کنیم و با علی رغم میل باطنی در مهمانی شرکت کنیم. اینجا برای «نه» گفتن به طرف مقابل میتونید به دوستتون بگید: خیلی دوست دارم باهات بیام ولی توی خونه کار دارم، امیدوارم دفعه بعد بتونم بیام.
حواسمون باشه بعضی وقتا توی مدرسه بعضی بچهها که درخواست نابجایی از ما دارن مثلا سر جلسه امتحان تقلب میخوان یا بیرون مدرسه سیگار تعارف میکنن، وقتی بهشون «نه» میگین، ممکنه برای تحریک شما، بهتون برچسب بزنن مثلا بگن خرخون یا بچه ننه! اینجور وقتا از تکنیک خلع سلاح استفاده کنید! بهشون بگید شاید اینطوره که تو میگی. آره من شاید خرخون باشم یا شاید بچه ننه باشم...
اگه توی درخواستشون خیلی سمج بودن و برچسب هم زدن شما از تکنیک سوزن گیر کرده استفاده کنید. یعنی مرتب جواب تون رو قاطعانه تکرار کنید. مثلا وقتی میگن بیا سیگار بکشیم، بگید نه ممنونم. میگن انقدر بچه ننه نباش! باز بگید ممکنه بچه ننه باشم ولی نه سیگار نمیکشم!
۳- تکلیفی که به فرزندتان دادیم
به عنوان تمرین این جلسه به فرزندتون گفتیم اگر تو دنیای واقعی براش موقعیتی پیش اومد و ازش تقاضای نابجایی شد، با روشهایی که آموزش دادیم سعی کنه جواب نه بده و حساش رو برای ما بنویسه. شما هم این تمرین رو با ایفای نفش توی خونه و یک موقعیت فرضی باهاش انجام بدین.